مهندس مجتبی خسرو تاج
مهندس مجتبی خسرو تاج از جملۀ مدیرانی است که در حیطه مسئولیتش، اعتقاد به همراهی با مردم و جلب مشارکت اجتماعی دارد و این دقیقاً همان چیزی است که جامعۀ امروز ما به آن نیازمند است . اگر واقعاً سرمایۀ انسانی را بزرگترین عامل موفقیت بدانیم، باید برای مردم ، نیازها ، خواسته ها و منافعشان، اعتبار و اهمیت قائل شویم و برنامه داشته باشیم. مهندس خسرو تاج یکی از مسئولینی است که این موضوع را جدی گرفته است . این را می توانیم از بازدید ۵ ساعتۀ ایشان از سومین نمایشگاه تخصصی قطعات خودرو و ماشین آلات تهران بفهمیم .
نزدیک ساعت ۱۱ صبح به اتّفاق مسئول دفترشان وارد نمایشگاه شدند. در حدود دو ساعت، نیمی از نمایشگاه را بازدید کردند . در مقابل تک تک غرفه ها می ایستادند . اگر محصول، داخلی بود سؤالات را پیرامون تکنولوژی تولید ، نحوۀ تهیۀ مواد اولیه، کیفیت و سطح استاندارد کالا ، امکان صادرات و مشکلات آن مطرح می کردند. گاهی آن قدر به جزئیات توجه نشان میدادند که معلوم بود می خواهند از زیر مجموعۀ خود و تمامی ضعف ها و نقصانها مطلع باشند. در غرفههایی که محصولات وارداتی داشتند، سؤالات به جنبههای دیگر نظیر خدمات پس از فروش ، مسائل گمرکی و میزان نیاز کشور به این محصول اختصاص می یافت .
ایشان پس از دو ساعت بازدید نهار را با رئیس اتحادیه و انجمن قطعات سازان و اعضای شورای برگزاری و هیئت مدیره صرف کردند . واقعاً یک نهار کاری بود تا آوردن غذا . مهندس صحبتها و نظرات را یادداشت میکرد و خیلی سریع نظرات را عملیاتی و زمانبندی می کرد. بعد از نهار نیز بقیۀ غرفه ها را بازدید کردند. ساعت از چهار بعد از ظهر گذشته بود که مهندس پس از یک بازدید غیر تشریفاتی و دادن کارت به کسانی که مایل به ملاقات حضوری بودند، سوار بر خودروی پرشیای خودش شد و رفت .
اما این رفتن به معنای ترک و قطع ارتباط نبود بلکه پس از نمایشگاه نیز برای پیگیری خواستههایمان به دفترشان زنگ زدیم، وقت گرفتیم و به اتفاق اعضای هیئت مدیره و شورای برگزاری به دیدارشان رفتیم. مهندس یک ربع تأخیر داشت اما همین که روی صندلی نشست دفترش را باز کرد و بدون فوت وقت سر اصل مطلب رفت که آقا شما خواستید و من شروع کردم . توضیحاتی داد و ادامۀ جلسه را به ما سپرد .
ابتدا رئیس اتحادیه به گزارش و بیان نظرات پرداخت و آقای خسرو تاج قائم مقام و معاون وزیر نیز شروع به نوشتن و سؤال نمودن کرد، دیگران هم وقت گرفتند و صحبت کردند. بحث ها خیلی زود به قول و قرار منجر می شد. چون مهندس برخوردش تشریفاتی نبود. سؤال می کرد و جواب می خواست و به سؤالات جواب می داد. تعارف و حوالۀ به آینده و این گفته که حالا ما تلاش می کنیم و شما هم سعی کنید نبود . می خواست جنبۀ عملیاتی کار را ببینیم و نتیجهگرایی و وظیفهمداری را سرلوحه کار خود قرار بدهیم .
اما سر فصل مطالب و مواردی که صرفاً به اتحادیه مربوط می شود ، به شرح زیر بود:
۱- اتحادیه هایی که موضوعات مشترک یا مرتبط دارند و بخواهند می توانند ادغام شده و اتحادیه های بزرگتر و قوی تر تشکیلی دهند .
۲- برای ساماندهی شبکه توزیع قطعات از تجربۀ جهانی الگو برداری کنید و طرح و بررسی ارائه دهید .
۳- برای جلوگیری از قاچاق کالای بی کیفیت طرح عملیاتی و کارشناسی ارائه دهید .
۴- استقرار و جانمایی واحدهای صنفی، با تأکید بر زیبایی محیطی اصلاح گردد.
۵- صندوق های مکانیزه فروش چه اثری در صنف دارد؟
۶- آئین نامه های لازم برای مدیریت ضعف ، پاسخگویی به انتظارات اعضاء و ایجاد تعادل و توازن در بازار تهیه گردد.
۷- تشکیل کار گروه برای تنظیم آئیننامۀ تولید بدون کارخانه و همچنین کار گروه اصلاح قوانین مربوط به امور صنفی .
۸- فواید و آثار نمایشگاه برای صنف و ضرورت انتقال آن به نمایشگاه بینالمللی .
۹- تدوین چشم انداز و برنامه های بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت برای آیندۀ بازار لوازم یدکی توسط اتحادیه .
۱۰- ساماندهی شرکت ها ( دولتی و غیر دولتی ) و افرادی که در صنف هستند، اما هیچ گونه جواز کسب و ارتباطی با اتحادیه ندارند.
۱۱- شناسایی حجم واقعی بازار قطعات یدکی و بررسی امکان توسعه بازار در منطقه و جهان .
۱۲- تهیه آمار واقعی ( کامل و بروز شده ) از اصناف که بتواند مبنای تحلیل و برنامه ریزی قرار گیرد.
۱۳- استفاده از ظرفیت های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی صنف برای ارتقاء جایگاه صنف .
۱۴- برگزاری جلسات سه ماهه و ارائه گزارش ها و نتایج کارهای انجام شده .