سال هاست که خودروسازی ایران به مستعمره بی چون و چرای شرکت های خودروسازی فرانسوی تبدیل شده است. در حالی که در آغاز ورود صنعت مونتاژ؛ خودروسازی ایران به شکل مونتاژ طیف متنوعی از خودروها را تولید می کرد در دوران پس از جنگ به یک باره پژو و رنو به عنوان مهمترین شرکای دو شرکت خودروسازی ایران در آمدند و به تدریج بازارهای ایران به تولیدات فرانسوی و به ویژه پژو اختصاص یافت.
نکته اینجاست که در این دوران جدید خودروسازان جدیدی از آسیا و دیگر قاره ها وارد بازار شدند که نه تنها از کیفیت بهتری برخوردار بودند بلکه از لحاظ قیمت و حتی زیبایی و امکانات به مراتب شرایط بهتری از تولیدات فرانسوی داشتند.
اما مدیریت ضعیف و غیر حساب شده در صنایع خودروسازی ایران باعث شد که فرانسوی ها نه تنها خود را مشتری بازار ایران بدانند بلکه اکنون به علت استشمام بوی تشنگی بازار ایران و سرخوردگی مردم از تولیدات داخلی از یک طرف و احتمال آزادی عمل بیشتر در صورت برداشته شدن تحریم ها از سوی دیگر باعث شده است خود را مالک بازار ایران بدانند و مدیران صنعتی کهنسال و به اصطلاح باتجربه صنعت ایران و به ویژه خودروسازی را تهدید کنند که باید با شرکت های فرانسوی پژو و رنو قراردادهای بلندمدت دیگری امضا کنند و در غیر اینصورت مفاد قرارداد پیشین خود با ایران را افشا می کنند.
هنوز مشخص نیست که مدیران عالیرتبه صنعت ایران در دو دهه اخیر چه امتیازاتی به فرانسوی ها داده اند که فرانسوی ها به خود جرات می دهند ایران را تهدید کنند.
البته اگر واقعبین باشیم باید بپذیریم اگر شرکت های تولیدی خودمان هم بتوانند کشوری را پیدا کنند که از نظر فناوری عقب تر و نیازمند به تولیدات ما باشد تا جایی که بتواند برای کسب سود تلاش می کند چه برسد به پژو و رنوی فرانسه که تا دهه ۱۹۹۰ یک شرکت نیمه جان اروپا بودند که به واسطه یکی دو خودوری باکیفیت در طول حدود ۲۰ سال توانستند روی پای خود بایستند. ایران و بازارش مهمترین دلیل برای جلوگیری از ورشکستگی آنها بودند به گونه ای که پس از عقد قرارداد بلندمدت با ایران این خودروسازان دست چندم به جمع چند تولیدکننده نسبتا مهم جهان تبدیل شدند.
توافق دو خودروساز ایرانی با فرانسوی ها به گونه ای یک طرف بسته شده است که به گفته تحلیلگران و حتی گزارش مجلس شورای اسلامی خودروهای این کشور اروپایی بین ۲۰ تا ۳۰ درصد گرانتر از دیگر کشورها به ایرانی ها عرضه می شود ضمن اینکه کیفیت این خودروها نیز هم تراز با خودروهای اروپایی نیست.
قرارداد به گونه ای است که فرانسه هیچ گاه به توقف تولید رضایت نمی دهد. به عنوان نمونه با اینکه پژوی ۴۰۵ فرانسه نزدیک به ۳۰ سال است در اروپا تولید نمی شود اما در ایران هنوز پیش فروش می شود. کمتر از ۲۰ سال از تولید خودرویی که در ایران با نام پارس تولید می شد در اروپا می گذرد و خودروی ۲۰۶ فرانسه نیز تنها در سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ از خودروهای با کیفیت و به روز دنیا محسوب می شد و مدت هاست جای خود را به دیگر خودروها داده است.
نکته جالب نخست سکوت مدیران ارشد صنعت و خودروسازی وقت ایران است که از قضا برخی از انها اکنون مسئولیت مهمی دارند. آنها هیچ پاسخی به تهدید خارجی ها نمی دهند و تلاش هم نمی کنند تا افکار عمومی در داخل را با دادن اطلاعات درست و دقیق در مورد بی تدبیری هایی که در گذشته آفریدند قانع سازند.
نکته جالب بعدی به زیاده خواهی های دو شرکت فرانسوی و به ویژه پژو مربوط است. پژوی فرانسه مسئولان ایرانی را تهدید می کند تا سهم ۴۰ درصدی خود را در بازار ایران حفظ کند. براساس گزارش وزارت صنعت ایران که در مردادماه جاری منتشر شد پژو کماکان سلطان تولید خودرو در ایران است و رقبای دیگر برای گرفتن سهم این خودروساز باید تلاش گستردهای انجام دهند.
بر پایه این آمار در چهارماهه نخست امسال، برند پژو در سبد محصولات ایران خودرو ۷۲ درصد سهم داشته است ضمن اینکه رنو به عنوان دیگر شریک تجاری ایرانخودرو ۲٫۵ درصد از سبد محصولات ایران خودرو را تولید کرده است. در مجموع در چهار ماه نخست امسال، کارخانههای خودرو کشور، ۳۲۹ هزار دستگاه انواع خودرو سواری به تولید رساندهاند که حدود ۴۰ درصد این تولیدات با برند پژو به تولید رسیده است.
این درحالی است که سهم پژو در کشو مادر یعنی فرانسه به مراتب پایین تر است. در این زمینه توجهی اندک به آمار تولید و فروش خودرو در فرانسه نه تنها جالب توجه بلکه دردآور است زیرا اتکای نزدیک به ۳۰ ساله به یک خودروساز درجه ۲ اروپا باعث ایجاد انحصار در بازار ایران و عقب ماندگی بسیار زیاد از بازار جهانی و ضررهای هنگفت مالی و جانی مردم شده و مسئولیت ان نیز تنها بر عهده مسئولان و مدیران صنعت و خودروسازی و طمع ورزی شرکت های داخلی و فرانسوی است.
اطلاعات منتشر شده در وبسایت آمار فروش خودرو در اروپا (Car Sales Statistics) در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۴ میلادی نشان می دهد که شرکت های فرانسوی در کل اندکی بیشتر از نیمی از بازار کشور فرانسه را در اختیار داشتند و در این زمینه رنو با برخی مدل های خود توانسته است رتبه اول را داشته باشد.
بر پایه این آمار در این دوره سه ماهه بیشتر از ۴۴۶ هزار خودرو در فرانسه به فروش رسید که نزدیک به ۵۶ درصد از آنها تولید فرانسه بود و مابقی از خودروهای وارداتی به این کشور بوده است.
نکته اینجاست که گروه پژو سیتروئن با تولید ۱۳۵ هزار دستگاه خودرو ۳۰ درصد از بازار فرانسه را در اختیار داشته است و گروه خودروسازی رنو ۲۶ درصد آن را به خود اختصاص داد. مابقی خودروهای فروخته شده در فرانسه وارداتی بودند و به ترتیب گروه فولکس واگن ۱۲ درصد، گروه جی ام، نیسان، تویوتا و فورد نیز هرکدام ۴ درصد از بازار فرانسه را در اختیار داشته اند. مابقی بازار این کشور نیز به دیگر شرکت ها همچون فیات، بی ام دبلیو، هیوندای، کیا، هوندا، بنز و دیگر شرکت ها اختصاص داشت.
سوال مهم و اصلی که مسئولان باید جواب بدهند اینجاست که چرا پژو به عنوان ششمین شرکت بزرگ اروپا در کشور خودش یعنی فرانسه باید ۳۰ درصد بازار را در اختیار داشته باشد اما در کشور ما ایران سهم پژو بیشتر از ۴۰ درصد است؟
آیا مشکل در ناتوانی دیگر شرکت های اروپایی و غیراروپایی همچون فولکس، جی ام یا هیوندای و … در تامین خودرو برای فرانسوی هاست؟ یا حمایت از بازارهای داخلی یا غیر انحصاری بودن باعث شده است که شرکت های فرانسوی این سهم را در بازار به دست بیاورند؟ یا مهمتر اینکه مدیران این صنعت در فرانسه چه نقشه راهی را دنبال می کنند که هم به رضایت و آسایش مشتریان فکر می کنند و هم به حضور موفق در بازارهای داخلی و خارجی؟
شاید همانطور که وزیر صنعت کنونی که نزدیک به ۳ دهه قبل نیز سیاستگذار صنعت و فعال در حوزه خودرو بود حق دارد که می گوید باید به جای کالا، مدیر از خارج وارد کنیم.
پاسخ به این سوال ها می تواند حلقه مفقوده مدیران داخلی وزارت صنعت و سپس مدیران دو شرکت خودروسازی داخلی باشد که بیشتر از ۸۰ درصد بازار داخلی را در انحصار خود دارند اما با ۵۰ سال تجربه در دیگر کشورهای جهان هیچ جایگاهی (البته به جز حضور کمرنگ در یکی دو کشور) را ندارند؟
شاید منطق و روش های مدیریتی فرانسوی ها در استثمار شرکت ها و مردم ایران بتواند درس هایی را به مدیران شرکت ها و صنایع تولیدی ایران در کسب بازارهای جدید در سراسر دنیا در دوران پس از اجرای احتمالا کامل برجام بدهد.
منبع: ایسنا