ارزان فروشی هم جواب نداد
استقبال سرد از فرصت پذیرهنویسی برای صندوق سرمایهگذاری واسطهگری مالی یکم (دارا یکم)
تخفیف ۳۹درصدی، تبلیغات فراوان و پرداخت تسهیلات صندوق بازنشستگی تنها موجب حدود ۶ هزار میلیارد تومان از این دارایی شد.مبلغی که در حدود یک سوم پیشبینی اولیه دولت بود.
چرا بازار سرمایه برغم افق های نسبتاً روشن کم فروغ است؟
علت را شاید بتوان در عدم آشنایی بخش زیادی از مردم با بورس، نگرانی در مورد کاهش قیمت سهام شرکتها و احتمال پایینتر بودن قیمت واحدهای صندوق دارا یکم نسبت به داراییهای تشکیلدهندهاش جستجو کرد. هرچه هست این بازار باید بتواند سودآور، سیال و قابل پیش بینی و شناخت نسبی برای مردم باشد. همزمان بازارهای آشفته ای مثل خودرو، ارز، سکه، طلا و مسکن باید آرام بگیرند.
عدم موفقیت فروش سهام صندوق دارا یکم از یک نظر خوب بود که مانع واگذاری داراییهای دولت به قیمت پایین و محدودتر شدن گستره مشکلات ناشی از تعارض بین مدیریت و مالکیت این شرکتها است.
بی عدالتی همچنان پاشنه آشیل خصوصی سازی یا واگذاری های سهام
مسئولین وزارت اقتصاد هدف خود را از این مدل واگذاری «مردمی کردن اقتصاد» اعلام کردهاند. اما آیا واگذاری مالکیت سهام بخشی از شرکتهای بزرگ دولتی بدون اعطای حق مدیریت و کنترل بر این شرکتها مردمی کردن اقتصاد است یا اعطای «یارانه سهام» به بخش مطلع و برخوردار جامعه که نقدینگی لازم برای مشارکت در این طرح را دارند،عادلانه است.
دولت حداقل مالک ۱۷۰ هزار میلیارد تومان سهام است که میتواند با فروش سهام در شرکتهای کوچک که حفظ مدیریت آنها اهمیت خاصی ندارد و فروش تدریجی در شرکتهای بزرگتر، تامین مالی قابل توجهی انجام دهد. از طرفی آیا بانکهای کاملا دولتی که مالک حداقل ۷۵ هزار میلیارد تومان سهام بورسی هستند و بخش قابل توجهی از سهام آن ها از نوع سهام خرد و غیرمدیریتی است که واگذاری آنها بسیار سهلالوصول است قدم های بهتری نیست؟
مسلم است در شرایط حاضر استفاده از ظرفیت بازار اوراق و افزایش ظرفیت این بازار باید اولویت اول دولت برای تامین کسری بودجه باشد و واگذاری اموال تنها در مواردی صورت بگیرد که منجر به افزایش بهرهوری آن دارایی ها یا چابکی دولت گردد.